به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، سجاد خالقی در حال تدوین مجوعه ای از خاطرات شهید عبدالرسول است.

وی در گفتگو با خبرنگار مشرق گفت: بعد از حدود یک سال تلاش و صحبت با صد نفر از کسانی که احتمال می دادیم از شهید خاطره داشتند، به حدود پنجاه نفر رسیدیم که خاطرات موثر و قابل اعتنایی درباره شهید تعریف کردند.

خالقی افزود: این افراد از همرزمان، دوستان، هم محلی ها و خانواده ی شهید هستند و ماحصل صحبت با این عزیزان حدود صد و پنجاه خاطره ی ناب گاه حماسی و گاه احساسی و در بعضی مواقع تاریخ شفاهی جنگ بوده که در نوع خودش بی نظیر است.

نویسنده کتاب خاطرات شهید عبدالرسول زرین ادامه داد: بخاطر نوع تخصص ویژه ی شهید زرین و  اخلاق و روحیات خاص و منحصر به فرد ایشان، خاطراتی که به دست آوردیم بخصوص برای نسل جوان و کسانی که دنبال یک الگوی حماسی و خاص می گردند، بسیار ارزنده هستند، می توانند با این شهید بزرگوار ارتباط خوبی برقرار کنند.

شهید عبدالرسول زرین بارها آتش بار دشمن را در ارتفاعات صعب‌العبور فقط با یکبار فشار دادن ماشه تفنگ « اس وی دی و اف پی کا» خاموش کرد. تا سال 62 به طور مداوم در بیشتر عملیات‌های جنوب و غرب حضور فعال داشت. مسئولیت‌های مختلفی از جمله فرماندهی گردان و محور را بر عهده داشت و گروه‌های مختلفی را آموزش داد و به عنوان تک تیرانداز بین گردان‌ها فرستاد.

شهید خرازی در مورد دلاوری‌های زرین عنوان کرده است: «انگار که ایشان جنگی به دنیا آمده بود.» در جای دیگر هم او را «گردان تک نفره زرین» خطاب کرده بودند چون به اندازه یک گردان موثر بود. سرانجام زرین در عملیات غرور آمیز خیبر حماسه سرایی کرد و در نهایت  در اسفند ماه ۱۳۶۲  بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن به شهادت رسید و بعداز سالها مجاهدت مزد جهادش را گرفت.

***

سجادخالقی پیش از این دو مجموعه داستان (بازی عوض شده) و (دفترچه خاطرات) و یک رمان (ظلمت سفید) به چاپ رسانده است. یک کتاب در زمینه تاریخ شفاهی زندگی شهید و یک رمان دیگر نیز در حال چاپ دارد. او بنا دارد خاطرات شهید عنایت الله ریسی که قهرمان بوکس خوزستان و کشور بوده اولین کسی است که در جام کشتی آریامهر پرچم آمریکا را پایین انداخته و در زمان جنگ هم پایه گذار اولین دفاع مردمی آبادان بوده را نیز تدوین کند.

رمان «ظلمت سفید» رمان برگزیده جشنواره داستان انقلاب بود که توسط نشر کتابستان معرفت منتشر شد. این رمان در کوهستان‌های برف‌گیر چهارمحال و بختیاری می‌گذرد و نویسنده کوشیده از تهرانی نگاه کردن به مسائل گذر کند و با این هدف سعی کرده در این اثر از تهران و مرکز دور شود به تعبیر خودش رمانش گریز از مرکز باشد.